زیر سیگآری!..
چه سخت میگذرد این روزا که همراهش هم پاییز باشد ،
هم ابر باشد و هم غروب جمعه باشد . . .
تمامش را این سیگآر لعنتی میداند و می سوزد . . .
اما این زندگی کآر خودش را میکند و این زیر سیگآری!!!
هی پر می شود و هی خالی . . .
+ نوشته شده در سه شنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۱ ساعت 20:17 توسط خسته از.......
|
هر بار کودکانه دست کسی را گرفتم گم شدم